کد مطلب:236856 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:230

نزول رحمت
مدتی پس از ولایت عهدی امام رضا علیه السلام نزول باران و رحمت الهی قطع شد. بدخواهان و حسودان آن حضرت، شایعه كرده بودند كه خداوند از ولیعهدی امام رضا علیه السلام ناخوشنود است و به همین خاطر، رحمت خود را از ما قطع نموده است.

مامون این موضوع را بهانه قرار داد و از حضرت رضا علیه السلام خواست تا از خداوند طلب باران فرماید. امام علیه السلام نیز بلافاصله این خواهش را پذیرفت. مامون گفت: چه هنگام برای دعا خارج می شوید؟

امام علیه السلام فرمود: دیشت جدم پیامبر صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم كه به همراهی امیرمؤمنان علیه السلام نزد من آمده و فرمود: تا روز دوشنبه صبر كن!

روز دوشنبه فرا رسید؛ آن حضرت به جانب صحرا عازم شد و مردم كه از موضوع مطلع شده بودند سیل آسا همراه آن حضرت حركت كردند.

امام علیه السلام بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «پروردگارا! تو خاندان رسولت را بزرگ شمرده ای و اینك این مردم به فرموده ی تو به ما متوسل شده اند و امید به فضل و رحمت و احسان و نعمت بی پایان تو دارند. پس، باران رحمتت را بر ما نازل فرما. بارانی سودمند و بی زیان، ولی وقت نزول آن را پس از مراجعت مردم به خانه هایشان قرار بده.



[ صفحه 57]



در روایت آمده است كه:

هوا كاملا صاف و آسمان، آبی و آفتابی بود؛ لكن پس از دعای آن حضرت رعد و برق شروع شد و بادها وزیدن گرفت مردم به جنب و جوش افتادند تا هر چه سریع تر به خانه های خود برگردند.

امام علیه السلام فرمود: آرام باشید، هنوز ابرهای سرزمین شما نرسیده است و ابری كه اكنون در خروش است عازم فلان منطقه است!

آن ابر رفت و ابر دیگری با رعد و برق آمد. مردم بار دیگر خواستند حركت كنند ولی امام علیه السلام فرمود: «این ابر مربوط به فلان منطقه است!» و به همین ترتیب ده مرتبه آسمان ابری شد و ابرها از فضای صحرا عبور كردند و امام هر بار می فرمود: این ابر برای شما نیست تا اینكه یازدهمین ابر آمد؛ امام علیه السلام این بار فرمود: «این ابر را خداوند برای شما فرستاده است؛ در برابر فضل و كرم او سپاسگزار باشید و اكنون به سوی منازل خود بروید باران خواهد بارید.»

هنگامی كه مردم بازگشتند، باران رحمت آغاز د و باران به گونه ای بارید كه حوض ها و گودال ها و نهرها پر از آب گردید.